دست‌هایم خونی‌ است. می‌خوام عق بزنم. چه کسی را کشتم؟ بوی جسدِ چه کسی بلند شده که چنین حالم را بهم می‌زند؟ من یک تکرار ناموفقم. برایم اهمیتی ندارد که روی صندلی‌ات نشسته‌ای و می‌گویی درست خواهد شد. حتی برایم اهمیتی ندارد که به آن اعتقاد داری. اصلاً چه اهمیتی دارد که آخرین تلاشِ کسی موفق باشد یا ناموفق؟ او به آخرین تلاش رسیده است. این کافی نیست؟ 

× اشتباه نکنید. اتفاقاً زندگی قشنگ است و همه‌چیز خوب است و واقعاً آن بیرون همه چیز خوب است. دوستان، خوب و درس، خوب و کار خوب و ... . حتی هوا هم بهاری و خوب است.